نويسنده: مير محمد ولي مجد تيموري





 

ميزان احترام و ارزشي که هر فرد براي خودش قائل است، و ميزان اعتمادي که به خود و توانايي ها و باورهاي خود دارد، اعتماد به نفس ناميده مي شود. هر کس تا اندازه اي اعتماد به نفس دارد. ميزان آن بالا و پايين مي رود، ولي هرگز به صفر نمي رسد ( مگر هنگام مرگ). از لحظه اي که به دنيا مي آييم اعتماد به نفس ما در حال رشد و شکل گيري است. هرگز ايستا نيست و پيوسته کم يا زياد مي شود. اگر بخواهيم آن را با ولتاژ برق مقايسه کنيم، مي توان گفت که مثلاً کسي 1/5 ولت اعتماد به نفس دارد و تشويق يا موفقيتي مي تواند آن را نيم ولت بالا ببرد يا شکستي مي تواند آن را نيم ولت پايين بياورد. آن اعتماد به نفس 1/5 ولتي که هميشه در متن وجود ما ثابت است، به طور کلي باعث دوام حيات ماست. ما براي تمام فعل و انفعالات فيزيولوژيک يا رواني به اين حداقل اعتماد به نفس احتياج داريم. مانند: راه رفتن، صحبت کردن، نگاه کردن، ديدن، خيال کردن، رابطه مستقيم با ديگران و ...
هرگز نمي توان گفت که من اعتماد به نفس ندارم. مثل اين است که بگوييد: « من ريه ندارم، من قلب ندارم.» ولي مي توان گفت که اعتماد به نفس من پايين يا بالاست و بالا مي رود.
حتي نوزاد يک ساعته هم اعتماد به نفس دارد. او توان اين را دارد که سرش را روي سينه مادر بگذارد و مکيدن را آغاز کند و شير بخورد. همين عمل به معناي داشتن اعتماد به نفس است. اگر نوزاد اعتماد به نفس نداشته باشد، نمي تواند شير بنوشد. ممکن است براي شير خوردن خجالت بکشد، ممکن است صورتش را بياورد طرف سينه مادر و خجالت بکشد. شما خجالت کشيدن کودک يکي دو ساله را ديده ايد، ولي فکر نمي کنم خجالت نوزاد يکي دو روزه را ديده يا حتي شنيده باشيد.
اعتماد به نفس از نظر روان شناختي يک خصوصيت دروني است که تحت تأثير وراثت و محيط، و در طول دوره رشد شکل مي گيرد. يعني اعتماد به نفس بر اساس ژنتيک، و محيط- رفتار والدين، تشويق ها، تنبيه ها و برخورد اطرافيان را- به مرور زمان در فرد ايجاد مي شود.
به طور کلي اعتماد به نفس يعني اين که باور داريم ما آدم مستقل و حسابي هستيم، براي خودمان کسي هستيم، توان انجام کارهايي را داريم و حتي مي توانيم دست کسان ديگري را بگيريم. و وقتي اعتماد به نفس داريم احساس مي کنيم با همه قلب و مغزمان خود را دوست داريم، مردم را دوست داريم، زندگي را دوست داريم. اگر ايرادهايي هم داريم- که حتماً هم داريم- بايد بکوشيم آن ها را از ميان برداريم.

چه کساني اعتماد به نفس بالا و اعتماد به نفس پايين دارند؟

اگر پيوسته بدرفتاري مي کنيد، خود و ديگران را کوچک مي شماريد و براي خود و ديگران احترام قائل نيستند، در دوست يابي يا نگهداري دوست مشکل داريد، در تصميم گيري و انتخاب ناتوانيد، به آساني تحت نفوذ ديگران قرار مي گيريد، از شکست مي ترسيد، به دنبال توجه دائمي هستيد، روحيه خطر کردن نداريد، براي اشتباهات و شکست هايتان خود و ديگران را سرزنش مي کنيد، مسئوليت کمي مي پذيريد يا اصلاً مسئوليت پذير نيستيد، در اين صورت احتمالاً شما اعتماد به نفس پاييني داريد.
کسي که با خود صلح کرده است و به آن چه که دارد قانع است، انتظارات واقعي از زندگي دارد، مي گويد اين زندگي من است، اين خانواده من است. چنين فردي اعتماد به نفسش خوب است. صلح يا خويشتن يعني پذيرش وضع طبقاتي، مالي، چهره و تحصيلات. اين ها به اعتماد به نفس آسيبي نمي رساند. ولي نارضايتي از وضع موجود و قانع نبودن، با خويش جنگيدن، از پدر و مادر، از وضع موقعيت خانواده، از ميزان سواد راضي نبودن اعتماد به نفس را پايين مي آورد.
اعتماد به نفس در طول زندگي تغيير مي کند. در دهه اول معمولاً چون تازه ساخته شده کمي لرزان است. فرزند کوچک ما هنوز مطمئن نيست در کلاس يا در حضور ديگران چطور و چگونه بايد رفتار کند. اعتماد به نفس در دهه دوم شکل مي گيرد. در دهه سوم محکم، در دهه چهارم ثابت ( بدون تغيير)، در دهه پنجم و ششم کاملاً تثبيت ( غير قابل تغيير) مي شود، و در دوران پيري پايين مي آيد.
موفقيت در زندگي ميزان اعتماد به نفس را بالا، و شکست، آن را پايين مي برد، ولي هرگز به صفر نمي رسد. بعد از گذشت زمان و رفع شدن علل کاهش دهنده، رفته رفته دوباره به حد معمول باز مي گردد. مثلاً دانش آموزي که در درسي رد مي شود، اعتماد به نفسش پايين مي آيد و وقتي در آن درس قبول مي شود، دوباره بالا مي رود.
افرادي که اعتماد به نفس متعادل دارند، داراي امنيت جسماني، عاطفي و ذهني هستند، مورد پذيرش ديگران قرار مي گيرند و ديگران با آنان راحت ارتباط برقرار مي کنند. به عنوان فرد استثنايي و خاص، ارزشمندند، لايق و مهم اند، قدرترويارويي با مشکلات را دارند، جسور، قدرتمند، هدفمند و دوست داشتني اند و از ويژگي هاي مثبت بسياري برخوردارند.
تلاش روان پزشکان و روان شناسان اين است که مردم را به خودشان سازش دهند و به آن بقبولانند که اين زندگي ماست. ما بايد با آن چه که در حال حاضر داريم زندگي کنيم و شکرگزار باشيم.
منبع مقاله :
مجد تيموري، مير محمد ولي؛ ( 1391)، اعتماد به نفس، تهران: نشر قطره، چاپ ششم.